کتاب مهمان آمریکایی
  • نام: مهمان آمریکایی
  • ژانر: طنز
  • نویسنده: عزیز نسین
  • صفحات: 142
زیز نَسین نویسنده و طنزنویس ترکیه است. نام او به هنگام تولد مَحمَت نُصرَت بوده‌است. پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه‌ طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

توضیحات

دانلود کتاب مهمان آمریکایی pdf اثر عزیز نسین بدون سانسور

نام کتاب: مهمان آمریکایی

نام نویسنده: عزیز نسین

ژانر اصلی رمان: طنز

زبان رمان: فارسی

سال انتشار: فروردین 1404

تعداد صفحات : 142

معرفی کتاب مهمان آمریکایی

زیز نَسین نویسنده و طنزنویس ترکیه است. نام او به هنگام تولد مَحمَت نُصرَت بوده‌است. پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه‌ طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

خلاصه کتاب مهمان آمریکایی

برای آنکه دین خودم را در برابر مهمانی ناهاری که مستر فرانک وهمسرش بافتخار من وزن و بچه ام داده بودند ادا کرده وزیر لقمه این خارجی نمانده باشم در موقع خداحافظی ضمن تشکر از زحمات او و همسرش گفتم خواهش میکنم شماهم شبی از شب ها با صرف شام در بنده منزل قرین مباهاتمان فرمائید و وقتی آقای فرانک و زنش یکصدا گفتند : انشاء الله خدمت میرسیم کم مانده بود سکته ناقص کنم چون من در حقیقت تعارف شاه عبدالعظیمی کرده بودم و بچشم خود میدیدم که تعارفم گرفته است. آقای فرانک اداء داد: انشاء الله بعداً تاریخ آنرا باطلاع شما میرسانیم… اولین کارمن از آنروز این شد که موضوع را در پس محله مان بگوش همه برسانم.

وقتی در راه باشغالی برخورد میکردم فوراً میگفتم : خبر نداری؟ هفته آینده مهمان خارجی بخانه ما عزیز نسین خواهد آمد . بدین ترتیب آمدن آمریکائی ها در عرض چند روز بگوش همه ساکنان محله مان و سایر محلات رسید. جواد آقا بقال سر کوچه مان هر روز صبح که مرا میدید بدون مقدمه میپرسید: – ببینم آقا مظفر شنیدم که چند نفر آمریکائی برای مهمانی بخانه تان خواهند آمد آیا این موضوع حقیقت داره؟ و من در حالیکه بادی در غبغب میانداختم میگفتم : بله… بله بله درسته من چند روز دیگه چند نفر مهمان خارجی دارم از همه بدتر مستأجر طبقه دوم خانه ما بود باور کنید او که نامش آقا صبری بود از شنیدن این موضوع کم مانده بود دق مرگ بشه.

تا اینکه یکروز سرپله ها رو در روی من ایستاد و در حالیکه از شدت حسادت میخواست مرا تکه تکه کند با لبخندی ساختگی که از صدتا فحش و بد و بیراه بدتر بود گفت: بهتون تبریک میگم مظفر آقا شنیدم که مهمان خارجی میخواهد خونه ات بیاد؟ و من بدون تأمل و با همان گردن برافراشته خود جواب دادم: بله … بله بله من چند روز دیگه چند نفر مهمان خارجی دارم !. حتى بعضی از هم محلی هامون این طور شایع کرده بودند که مظفر آقا مهمان فلانی نداره تا چه برسد بخارجی اش ! این حقه را سوار کرده که بقال و قصاب و نانوا بهش بیشتر نسیه بدهند و محمد آقای دوا فروش گفته بود : مظفر آنا چاخان میکنه. من از ماجرا خیلی خوب خبر دارم.

او یک نفر از دوستانش را که شبیه آمریکائی هاست و حتی پاشم حلاقه میخواد بخونه اش بیاره و بجای مهمان خارجی بماها غالب کنه در حالیکه نمیدونه با این کارها نمیتونه ما را گول بزنه . و من که این موضوع ها را میشنیدم با خود میگفتم باشه بگذار این آمریکائی ها بیان او نوقت نمیگذارم این اونها درهم هم محلی های بی معرفتم حتی از سوراخ جا کلیدی را نیگاه کنند اگر من اینکار را نکردم پس باید همه بدونند که من مظفر سه کله سابق نیستم. با تمام این تفاصیل وقتی باهم محلی ها برخورد میکردم حتی اگر آنها از بدی هوا شکایت میکردند من فوراً میگفتم : می بینید اصلا من شانش ندارم موقعی که اونها میخوان بیان هوا خراب میشه..

تبلیغات
اطلاعات رمان
  • نام: مهمان آمریکایی
  • ژانر: طنز
  • نویسنده: عزیز نسین
  • تعداد صفحات: 142
  • منبع تایپ: wikiroman.ir
خرید رمان
تماس بگیرید
نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romanclub.ir/?p=7627
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

تبلیغات
موضوعات
ورود کاربران
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان کلوب " میباشد.