- نام: ثانیه های امید
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: shrn zynab
- صفحات: 1867
دختری بودم که توسط قاچاقچی های انسان دزدیده شدم... برای انتقام... بارها مرگ رو به چشم دیدم اما جون سالم به در بردم. دل بستم به کسی که جون من و هزارتا دختر بی گناه توی دست هاش بود. کسی که باعث تمام عذاب هام بود. از کجا به کجا کشیده شده بودم خدای من! از مرگ به رئیس شرکت مد و فشن! این خوش شانسی نبود! این خود کلمه ی شانس بود این خود رویا و خیالی بود که توی ذهن هم نمی گنجید. رویا و خیالی که کاش واقعی میبود! کاش فقط کاش چند تا آدم دیگه مثل من توی چاه واژه ی شانس می افتادن... تا اینجوری بتونن کلی آدم دیگه رو نجات بدن...