- نام: باقلوای پر ماجرا
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: محیا داودی
- صفحات: 2611
جعبههای شیرینی رو سفتتر از قبل تو دستم فشردم و وقتی دیدم در بازه، وارد شدم. خونه نبود، یه کاخ بود، واقعاً نفسگیر! با هر قدم که جلوتر میرفتم، شگفتزدگیم بیشتر میشد تا اینکه رسیدم به انتهای حیاط و همونجا ایستادم. جلو روم یه در باز بود و چند قدم اونطرفتر یه عالمه پله که به طبقه بالا منتهی میشد. تو دلم گفتم: نه، من با این جعبهها نمیتونم از اون پلهها برم بالا. شالم رو درست کردم که سر نخوره، گلوم رو صاف کردم و گفتم: _ سفارشتون آورده شده، میتونید لطفاً بیاید دم در؟