- نام: تشریفات
- ژانر: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
- نویسنده: سرو روحی
- صفحات: 2464
نخست، همگان بر من تاختند— پدر و مادری خاموش، که نگاهشان داد میزد: «برنگرد، راهت خطاست» که در آستانه سقوط، منتظره بودند. اما من، با سماجتِ خاموش، رفتم. و آنگاه، همان دشمنان با من همپیمان شدند، پدر و مادر، دلگرم شدند... و من، وارث دنیایی شدم به نام «تشریفات»— دنیایی از بازیهای پنهان و چهره های نقابدار. چهار دیواریهای خالی بود، اما من در آن مست شدم. و این مستی، در گذر زمان، بدل شد به عادت، عادت، توبهای پوچ شد. اما چه باک؟ سوگند خوردهام دیگر نخورم… مگر امشب… و فردا شب… و همه شبهای بیپایان بعد.