- نام: مرگ ایوان ایلیچ
- نویسنده: تولستوی
- صفحات: 88
داستان قاضی صاحب منصب روسی، ایوان ایلیچ است و ماجرای کتاب با مرگ او آغاز می شود. این کتاب راجع به مرگ و فناپذیری انسان است. چالش اصلی از شروع بیماری لاعلاج ایوان آغاز می شود. بیماری که او را به سمت مرگ سوق می دهد. مرگی که تنها حقیقت موجود در زندگی است و از هیچ بنی بشری دور نیست. ایوان در زندگی اش یک قاضی ریاکار و ظاهر طلب بوده، کسی که زندگی و حتی ازدواجش را ماشین وار و با منطق مطلق پیش میبرد، بدون هیچ احساسی. و جوری به زندگی چسبیده بود که انگار هیچ وقت قرار نیست بمیرد. مانند همه ی اطرافیان ریاکارش که بعد از مرگ ایوان تنها به فکر گرفتن صندلی خالی ایوان بودند و خوشحال از اینکه هنوز زنده اند و این ایوان است که مرده، نه آنها!