دانلود رمان غرور و تعصب از جین آستین
  • نام: غرور و تعصب
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، خارجی
  • نویسنده: جین آستین
  • صفحات: ۴۴۵
رمان غرور و تعصب اثر جاودانه‌ای جین آستن، حول خانواده‌ای به‌نام بنت می‌شود که پنج دختر در سن ازدواج دارند. با ورود دو مرد جوان و ثروتمند—آقای بینگلی خوش‌برخورد و آقای دارسی متین و مرموز—هیجان به این خانواده روستایی بازمی‌گرداند. خانم بنت، مادر خانواده، امیدوار است برای دخترانش همسرانی مناسب پیدا کند. در این میان، جین، دختر بزرگ و خانواده آرام، نظر آقای بینگلی را به خود جلب می‌کند. اما خواهر دوم، الیزابت، که دختری باهوش، سرزنده و مهم است، در ابتدا از رفتار مغرورانه آقای آقای دلخوشی نیست. با این حال، در مرور زمان و با تبدیل شدن حقایق پنهان، نگاهی به این دو نسبت به تغییر می‌کند. الیزابت و دارسی با عبور از سوءتفاهم‌ها، تحولی درونی می‌شوند. آن‌ها خود را بهتر می‌شناسند، درک می‌کنند از عشق پیدا می‌کنند و به بلوغ احساسی می‌رسند. در کنار آن، داستانی موازی از جدایی‌جین و بین‌گلی روایت می‌شود که چالش‌های عشق در طبقات اجتماعی مختلف را نشان می‌دهد.

موضوع اصلی رمان غرور و تعصب:

رمان غرور و تعصب اثر جاودانه‌ای جین آستن، حول خانواده‌ای به‌نام بنت می‌شود که پنج دختر در سن ازدواج دارند. با ورود دو مرد جوان و ثروتمند—آقای بینگلی خوش‌برخورد و آقای دارسی متین و مرموز—هیجان به این خانواده روستایی بازمی‌گرداند. خانم بنت، مادر خانواده، امیدوار است برای دخترانش همسرانی مناسب پیدا کند. در این میان، جین، دختر بزرگ و خانواده آرام، نظر آقای بینگلی را به خود جلب می‌کند. اما خواهر دوم، الیزابت، که دختری باهوش، سرزنده و مهم است، در ابتدا از رفتار مغرورانه آقای آقای دلخوشی نیست. با این حال، در مرور زمان و با تبدیل شدن حقایق پنهان، نگاهی به این دو نسبت به تغییر می‌کند. الیزابت و دارسی با عبور از سوءتفاهم‌ها، تحولی درونی می‌شوند. آن‌ها خود را بهتر می‌شناسند، درک می‌کنند از عشق پیدا می‌کنند و به بلوغ احساسی می‌رسند. در کنار آن، داستانی موازی از جدایی‌جین و بین‌گلی روایت می‌شود که چالش‌های عشق در طبقات اجتماعی مختلف را نشان می‌دهد.

مقداری از متن رمان غرور و تعصب:

الیزابت در سکوت گوش داد، اما متقاعد نشد رفتار آن خانم ها در جمع طوری نبود که به مذاق همه خوش بیاید. الیزابت که هم تیز بین تر از خواهرش بود وهم سخت گیر تر، در عین حال زیاد تحت تاثیر برخورد و رفتار دیگران قرار نمی گرفت، روی هم رفته از رفتار آن ها خوشش نیامده بود. البته آن ها خانم های اراسته ای بودند وقتی راضی بودند در خوش اخلاقی کسی به پایشان نمی رسید. هروقت هم میلشان می کشید خیلی مطبوع می شدند. مغرور بودند و زیاد خودشان رامی گرفتند البته خوش قیافه هم بودند. در یکی از مدارس خصوصی شهر درس خوانده بودند ،بیست هزار پوند ثروت داشتند ، خوب خرج می کردند، وبا آدم های اسم و رسم دار حشر ونشر می کردند.

به خاطر همین از هرجهت حق داشتند به خودشان بنازندودیگران را دست کم بگیرند .از یک خانواده ابرو مند شمال انگلستان بودند و به همین اصل ونصب خانوادگی می بالیدند و بیشتر وقت ها یادشان می رفت ثروت برادرو پول و پله خودشان از راه تجارت به دست آمده است. آقای بینگلی حدود صد هزار پوند از پدرخود به ارث برده بود پدر می خواست ملکی بخرد که عمرش وفا نکرد .آقای بینگلی هم چنین قصد ی داشت و گاهی هم جاهایی را در ناحیه خودش انتخاب می کرد. اما حالا بهانه خوبی گیر آورده بود و مثل ارباب ها حق شکار هم داشت ،از نظر خیلی ها که می دانستند آدم راحت طلبی است بعید بود که بقیه عمرش را در ندرفیلد سپری نکند و کار خریدملک را به عهده نسل بعد نگذارد.

خواهر هایش خیلی دوست داشتند او برای خودش صاحب ملکی املاکی باشد.ولی حالا با این که فقط مستاجر بود دوشیزه بینگلی هیچ بدش نمی آمد ریاست کند و خانم هرست هم در ندلفید سپری نکند و کار خریدملک را به عهده نسل بعد نگذارد. خواهر هایش خیلی دوست داشتند او برای خودش صاحب ملکی املاکی باشد. ولی حالا با این که فقط مستاجر بود، دوشیزه بینگلی هیچ بدش نمی آمد ریاست کند و خانم هرست هم، که شوهرش بیشتر خوش سرو وضع بودتا ثروتمند، هر جا که به نفعش بود دوست داشت خانه آقای بینگلی را خانه خودش بداند. دو سال بیشتر از به عرصه رسیدن آقای بینگلی نگذشته بود که تصادفا کسی به او توصیه کرده بود نگاهی به خانه ندرفیلد بیندازدو آقای بینگلی هم وسوسه شده بود.

نیم ساعتی به داخل وخارج خانه نگاه کند، ازموقعیت اتاق ها خوشش آمد، از تعریف و تمجید های صاحب ان خانه هم ذوق کرد، و در جا اجاره اش کرد. بین او و اقای دارسی دوستی صمیمانه ای بود هر چند که شخصیتشان خیلی با هم فرق داشت. بینگلی به خاطر صداقت، بی تکلفی گشاده رویی و خلق و خوی ملایمش برای دارسی عزیز بود.البته همه این ها نقطه مقابل خصوصیات دارسی بود اما دارسی هم از خصوصیات خودش اصلا بدش نمی آمد. بینگلی به نظریات صائب دارسی خیلی اعتقاد داشت و برای دوستی اش ارزش زیادی قائل بود. از لحاظ درک و فهم دارسی فراتر از بینگلی بود. البته بینگلی به هیچ وجه نقصی نداشت اما به هر حال دارسی با هوش تر بود.

اطلاعات رمان
  • نام: غرور و تعصب
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، خارجی
  • نویسنده: جین آستین
  • تعداد صفحات: ۴۴۵
لینک های دانلود
نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romanclub.ir/?p=6399
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران
پکیج جنگجوی قدرتمند
خرید محصول !
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان کلوب " میباشد.