عنوان اثر: پست مدرنیسم
پدید آورنده: گلن وارد
زبان نگارش: فارسی
سال نخستین انتشار: اردیبهشت 1404
شمارگان صفحات : 292
معرفی کتاب پست مدرنیسم
کتاب پستمدرنیسم نوشتهی گلن وارد برای نخستین بار در سال 2003 منتشر شد. این کتاب مطالب و مفاهیم مهمی را دربارهی پستمدرنیسم توضیح میدهد و میتواند راهنمای خوبی برای شناخت این سبک هنری باشد. گلن وارد نویسنده کتاب دربارهی کتابش میگوید: «پیست مدرنیسم در مقابل اینکه بهراحتی در چند جمله خلاصه شود مقاومت میکند و نمیخواهد یک تعریف مشخص و قطعی داشته باشد. درنتیجه این کتاب درصدد حل مسئلهی پیست مدرنیسم نیست و ادعا نمیکند مطالبش قطعی و کاملاً جامع است. کتاب حاضر بهجای ایفای نقش دایره المعارف پست مدرنیسم، بیشتر بهعنوان یک راهنما در حوزهای عمل میکند که هدفش ارائهی مطالب مفید دربارهی نحوهی شروع و آشناسازی مخاطبان است. در این چارچوب، و برای پرهیز از سردرگمی و تراکم در این فضای بسیار محدود، بایستی بهصورت گزینشی عمل میکرد. بهناچار بعضی از جنبهها، نسبت به جنبههای دیگر با عمق بیشتری مطرحشدهاند و مباحثی هم وجود داشته است که آنها را بهکلی حذف کردهام.
نام دیگر عصر مدرن مدرنیته است. مدرنیته با ایده مدرنیزاسیون ارتباط دارد. مدر نیزاسیون به معنای هماهنگ یا به روز کردن یک چیز با نیازها یا شیوه های امروزی است. به عنوان مثال اگر در مورد مدرن کردن آشپرخانه سخن بگوییم منظورمان این است که آن را با آخرین و جدیدترین امکانات و تجهیزات، به سبکی امروزی تزئین کنیم. البته این روزها سبک امروزی ممکن است سبک فردا فوتوریستی ( و سبک دیروزی ) عهد باستان ( را در برگیرد. به همین ترتیب مدرن سازی محل کار مثل کارگاه کلاس درس بیمارستان یا اداره ( معمولاً به معنای به روز نگه داشتن آن همگام با پیشرفت های فن آوری معاصر و عمل کردن به آخرین توصیه ها به منظور دستیابی به حداکثر کارایی و بهره وری است.
روندهای مشابه مدرن سازی را می توان در اکثر بخشهای جامعه از پزشکی گرفته تا برنامه ریزی شهری آموزش و پرورش یا مخابرات مشاهده کرد. البته این روند همیشگی و بی وقفه است. همین که نوآوری یا ابداعی به کار گرفته می شود تغییرات یا اصلاحاتی بر روی آن انجام می گیرد و یا مدلی بهتر و جدیدتر جانشین آن می شود. در نتیجه مدهای لباس یا آشپزخانه همیشه از دور خارج می شوند و همیشه پودرهای لباسشویی جدیدتر و بهتری تولید میشوند. کارفرمایان همیشه بازده نیروی کار خود را افزایش می دهند. پویایی این دگرگونی سریع و دائمی به ویژه از آغاز قرنهای نوزدهم و بیستم شتاب بیشتری گرفته است. مدرنیته یا پس از آن این عوامل در کنار عوامل دیگر همگی به عنوان بخشی از یک مرحله ی منحصر به فرد تاریخ اجتماعی،
یعنی دوره ای که نشان دهنده ی تفاوت های زیباد و مهمی بین جامعه ی سنتی و امروزی است مطرح بوده اند. تا این مقطع، جامعه ی فعلى ما را می توان نتیجه یا حالت تشدید شده ی ویژگی های اصلی مدرنیته ی فوق الذکر دانست. به عنوان مثال به نظر می رسد روشهای جدید ارتباطات هنوز هم در حال پیشرفت است اینترنت و تلفن همراه دو نمونه ی نسبتاً جدید هستند. ( دیگر این که دائماً به ارتفاع ساختمانها افزوده می شود و شهرها گسترش می یابند و روند نو شدن ( حداقل در حوزه هایی مانند مد ( مثل همیشه سریع است. بنا به همین دلایل برخی از آشکال پست مدر نیسم )چه موافق و چه مخالف ( آن را نه گسست بلکه نتیجه یا بسط مدرنیته می دانند.
در این صورت پست مدرنیسم به عنوان آخرین نقطه ی پیشرفت مدر نیز اسیون دانسته می شود و با آنچه مدر نیز اسیون تا به حال ایجاد کرده است ارتباط پیدا می کند. به عنوان مثال در فصل خواهیم دید که چگونه پیشرفت های اخیر در فن آوری های سایبرنتیک را می توان به نظریه های پست مدر نیسم ربط داد. با این حال، این پیشرفت ها را می توان جدیدترین محصول روند اختراعات پایان ناپذیر ناشی از انقلاب صنعتی دانست نه بخشی از یک دوره ی منحصر به فرد تاریخی که اخیراً از گذشته گسسته است. مثال دیگر تلویزیون است. زمانی تلویزیون نماد خود پست مدرنیسم بود. امروزه تلویزیون با پخش ماهواره ای کانال های متفاوت گزارشهای زنده از مناطقه جنگی و غیره، در حقیقت مانند یک نوآوری منحصر به فرد به نظر می رسد.
روشن است که تلویزیون را می توان حاصل توسعه ای دانست که در بیست و پنج سال انتهایی قرن نوزدهم در رسانه های همگانی صورت گرفت. به عنوان مثال، همزمان با این دوره بود که مارکونی ۴ تلگراف را اختراع کرد و برادران لومیر صنعت سینما را در پی آزمایشهای بیشمار عکس برداری تکامل بخشیدند. در نتیجه، امروزه می توان تلویزیون را به خاطر تازگی و پیچیدگی فن آوری اش محصول دیگر مدرنیته به حساب آورد. بعضی از جنبه های تلویزیون که اخیراً توجه نظریه پردازان پست مدرن را به خود جلب کرده است در مباحث بعدی به ویژه در فصل ۴ بررسی خواهد شد. این پرسش که آیا پست مدر نیسم انشعابی از دوره ی قدیمی تر، یا بخشی از چرخه ی بی پایان تغییر یا فقط جنبه ی دیگری از عصر مدرن شاید در تقابل با دوره ی واقعی پست مدرن که هنوز فرا نرسیده است ( هست یا نه کانون توجه و بحث جدی بوده است.
پاسخ به این سؤال عمدتاً به این بستگی دارد که جدول های زمانی تاریخ چگونه ترسیم می شوند و دیگر این که مرزهای بین دوره های تاریخی را در کجا ترسیم میکنند. استدلال هر نظریه پرداز پست مدر نیسم این خواهد بود که چنین دوره هایی بیشتر زاییده ی فکر بشر به منظور جدا کردن گذشته و حال است نه بخش هایی واقعی از زمان با آغاز و پایان واقعی و تعیین کننده. دقیقاً همانطور که نمی شود قرون وسطی و عصر مدرن را به طور کامل از هم جدا کرد، بین عصر مدرن و پست مدرن نیز نمی توان تمایزی روشن و عینی قائل شد. همچنین نمی توانیم به یک تاریخ خاص اشاره کنیم و مدعی شویم که این تاریخ نشان دهنده ی شکاف اصلی یا نقطه ی انتقال بین دو دوره است.