توضیحات
دانلود کتاب شاد بودن کافی نیست pdf اثر مارک منسن بدون سانسور
نام کتاب: شاد بودن کافی نیست
نام نویسنده: مارک منسن
ژانر اصلی رمان: روانشناسی
زبان رمان: فارسی
سال انتشار: فروردین 1404
تعداد صفحات : 419
معرفی کتاب شاد بودن کافی نیست
مقالاتی که در این مجموعه گردآوری شده اند، هر یک در ژانر خودسازی نوشته شده اند و رازهایی ارزشمند برای ساختن یک زندگی بهتر در دل خود هستند. در میان آنها، مقالهی «شاد بودن کافی نیست» بهطور ویژه به ما کمک میکند تا احساسات خود را بهتر بشناسیم و بیاموزیم آگاهانه با آنها روبهرو شوید.
خلاصه کتاب شاد بودن کافی نیست
سال ها پیش شخصی را میشناختم که از آن دسته افرادی بود که همیشه شاد و هیجان زده اند. همیشه لبخندی گشاده بر لب داشت و اولین کسی بود که بغلتان می.کرد همیشه از دیدنتان خوشحال میشد. بابت چیزهایی که اصلاً تعریفی نداشتند ازتان تعریف و تمجید میکرد. او را «جون» می نامیم. جون مثل یک سگ بود از آن جمله افراد نادری که شور و اشتیاق بیپایان داشت و گاهی آزاردهنده میشد. خطاب به او با خودم میگفتم میشه فقط یه از زندگی بدت بیاد؟ درضمن نه مثل نوجوان های افسرده دور چشمم را سیاه نکرده بودم. با خودم گفتم شاید حسودی افسوس، هیچ وقت اتفاق نیفتاد و از داشتن آن افکار احساس می کنم یا بدتر آدم بدی هستم.
اما هیچ وقت طولانی مدت این حس را نداشتم که آدم بدی ام چون جون آن قدر شاد و سرگرم کننده بود روحیه اش به ناچار شما را هم سر حال می آورد همیشه میخواست احوالتان را جویا شود. همیشه مشوق بود. همیشه برایتان خوشحال بود و بهتان افتخار میکرد حتی وقتی خودتان شاد نبودید و به خودتان افتخار نمی کردید. شاد بودن کافی نیست شاد بودن کافی نیست در نهایت به این نتیجه رسیدم که جون یکی از افرادی است که زندگی را کشف کرده است. از جمله افرادی که از اتفاقات دردناک زندگی مصون مانده کسی که از لابه لای سختی ها گذشته ،است کسی که خوشبخت است قدر خوشبختی اش را میداند و هر روزش را صرف این میکند که دیگران را به اندازه خودش شاد کند.
کشید. سپس، روزی او را در حالی دیدم که پشت دستشویی کوکائین میکـو این چه کاری است؟ او قرار بود کسی باشد که زندگی را کشف کرده باشد! لعنت به تو مرد تو شخص برگزیده بودی راه قرار بود کسی بار باشد که در برابر چنین ضعف هایی مصون معلوم شد اوضاع جون خیلی خراب بود خانواده درستی نداشت زندگی شخصی اش افتضاح بود مثبت نگری بی پایان و مصرف تفریحی کوکائین تنها چیزهایی بودند که او را سر پا نگه میداشتند، مثل تکه های کهنه نوار چسب و بند کفش چیزی که خیلی طول کشید تا به آن پی ببرم اما خیلی شگفت زده ام کرد این بود جون در احساسات افتضاح بود. میدانم شاید احمقانه به نظر برسد.
در ظاهر او چیزی بود که خواسته همه ماست کاملاً شاد، عاشق و بخشنده همیشه مثبت اندیش و مشوق و بدون لحظه ای حال بد اما حقیقت این بود او در مواجهه با احساساتش مشکل شاد بودن کافی نیست شاد بودن کافی نیست داشت و به همین خاطر رنج میکشید احساسات چه میکنند؟ احساسات حاصل مقایسه محیط اطراف با انتظاراتتان در ذهن اند. دقیقاً مثل زمانی که بیرون قدم میزنید و احساس سرما یا گرما میکنید در هوای آزاد قدم میزنید و پوستتان دمای هوا را در مقایسه با دمای بدنتان میسنجد و بعد پیامی به مغزتان ارسال میکند که «هوا سرد است یا «هوا گرم است» احساساتتان هم در مقابل پدیده های پیچیده روان شناختی عملکرد مشابه ی دارند.