نحوه دانلود رمان معمای عشق
نحوه دانلود رمان معمای عشق معرفی رمان معمای عشق : رمان معمای عشق، روایت عشق و دلدادگی‌ست. قصه‌ی روانپزشکی‌ با نام کسری راد است که پس از برگشتن به خاک خود، در تیمارستان یکی از آشناها مشغول به کار شده و به همین واسطه دلبسته‌ی دختری زیبا به نام سوانا می‌شود. داستان برای او به این سادگی پیش نمی‌رود و به گذشته‌ی ...

نحوه دانلود رمان معمای عشق

معرفی رمان معمای عشق :

رمان معمای عشق، روایت عشق و دلدادگی‌ست. قصه‌ی روانپزشکی‌ با نام کسری راد است که پس از برگشتن به خاک خود، در تیمارستان یکی از آشناها مشغول به کار شده و به همین واسطه دلبسته‌ی دختری زیبا به نام سوانا می‌شود. داستان برای او به این سادگی پیش نمی‌رود و به گذشته‌ی پر پیچ و خم و پر از معمای سوانا می‌رسد.
بانو سیفی،‌ ماهرانه توانسته داستان را به چالش بکشد و احساس و منطق را دوشادوش هم داشته باشد. به طوری که مخاطب با همه‌ی شخصیت‌ها به راحتی همذات پنداری کند. نگارش ایشان، شیوا و روان می‌باشد و وی توانسته به خوبی از پس شخصیت پردازی‌ بربیاید.
رمان در ژانر عاشقانه، اجتماعی و خانوادگی‌ نگارش شده است. این رمان با 319 صفحه، در سال 1386 از نشر شقایق منتشر شده است.

 

مقدمه رمان معمای عشق :

کاش چشمهایم را می بستم و وقتی بازشان می کردم، دنیا یک جور دیگری بود؛ هر جوری جز آنچه که در آنم.
باز هم من، تو، قصه و باز هم مقدمه، مقدمه ای برای قصه عشق! داستان نسل امروز و دیروز، قصه آدم هایی که لحظه ها را برای رسیدن به چیزی که نمی دانند چیست پشت سر می گذارند و عشق مثل همیشه در آن سوی همه آرزوها خود را به نمایش گذاشته است.
و باز هم من و کاغذ و مقدمه و کلماتی که به دنبال یکدیگر برای شروع نقش می بندند. ذهنم را می کاوم و خیره می شوم به نقطه ای نامعلوم شاید که از فراسوی خیال، کلمات سر برآورند و من آزادانه آنها را به زنجیر بکشم.
داستان حاضر، داستان عشقی چند جانبه است و آدم ها اسیر دست سرنوشت، آنها به دنبال یکدیگر در تسلسلی باطل می گردند و هر یک به دنبال گمشده خویش می گردد و آنچه همیشه پیروز است، سرنوشتی است که از ازل برایشان رقم زده اند.
من ایمان دارم عشق همیشه پیروز است و سرنوشت ازلی، انسان همیشه زیباترین سرنوشتی است که خدا برای او بر لوح محفوظ نقش زده است.
نسرین سیفی

 

خلاصه رمان معمای عشق :

رمان معمای عشق، داستان کسری راد است. مرد جوانی که پس از پایان تحصیلاتش در رشته‌ی روان‌پزشکی در فرانسه، نزد خانواده‌اش در ایران بازمی‌گردد. او به پیشنهاد آقای پرویزی، از دوستان پدرش، در بیمارستانی شروع به کار می‌کند. بیمار اتاق شماره‌ی ۱۵ تیمارستان دختری بسیار زیبا و معصوم به نام سوانا است که کسری شیفته‌ی او می‌شود و تصمیم می‌گیرد او را درمان کند، اما رییس بیمارستان اجازه‌ی درمان سوانا را به کسری نمی‌دهد و او را تحت کنترل خویش دارد، کسری با کمک پرستار تیمارستان، سوانا را پنهانی به ویلای دوستش، مجید، در لواسان می‌برد. مجید با دیدن سوانا او را شناخته و به کسری می‌گوید که او روزی به پسری به نام ایمان دل بسته بود و ایمان نیز به وی علاقه‌مند بود، سوانا که تا این زمان سخنی نگفته بود با دیدن مجید شروع به صحبت می‌کند و از مجید علت ناپدید شدن ناگهانی ایمان را جویا می‌شود. مجید فقط می‌داند که ایمان به فرانسه رفته است. دکتر کسری با کمک دوستش محل زندگی ایمان را در فرانسه پیدا می‌کند و به فرانسه بازمی‌گردد و از ایمان علت ترک ناگهانی سوانا را می‌پرسد. کسری متوجه می‌شود که مادر سوانا نزد خانواده‌ی ایمان آشپزی می‌کرده و در واقع سوانا خواهر ناتنی ایمان است. ایمان پس از شنیدن این ماجرا از زبان پدرش به فرانسه می‌رود تا سوانا را فراموش کند. کسری به ایران بازمی‌گردد و با دادن زنجیر و پلاک ایمان به سوانا به او می‌گوید که ایمان تو را فراموش کرده و خود از سوانا خواستگاری می‌کند.

 

مقداری از متن رمان معمای عشق :

با بی حوصلگی برای چندمین بار سری به اطراف چرخاندم و نگاهم روی صورت غزاله ثابت ماند. لبخندی زد و گفت:
ـ نگران چیزی نباش.
لبخندی تصنعی زدم و گفتم:
ـ نگران نیستم، حوصله ام سر رفته.
ـ نمی خوای بگی که آقای دکتر تحت فشار عصبیه.
با اندکی تغییر لحن گفتم:
ـ تیتر اول روزنامه ها، «دکتر روانشناس، پیش از استخدام در بیمارستان روانی، دچار جنون شده، دیدی دیدین!»
خندیدم، غزاله هم خندید و گفت:
– تصورشم مضحکه!
جدی شدم و گفتم:
ـ تو دنیا هر چیزی امکان پذیره.
با تردید نگاهم کرد. دست هایم را بالا آوردم و همان طور که سعی می کردم خودم را ترسناک جلوه بدهم، گفتم:
ـ مثل این که الان من یه دیوونه آدم خوارم و می خوام تو رو بخورم!
غزاله به قهقهه افتاد و ناگهان در باز شد. دست هایم را به طرز مسخره ای در دو طرف سرم نگاه داشته و دندان هایم را نمایان کرده روی مبل به طرف غزاله نیم خیز شده بودم. با کت و شلوار و کراواتی که زده بودم، در آن حالت بیشتر شبیه دلقک های سیرک بودم، تا یک روانشناس که مدرک خود را از یکی از معتبرترین دانشگاه های اروپا گرفته و حالا به ایران آمده تا کار درمان را شروع کند. به سرعت قد راست کردم. غزاله هم خجالت زده ایستاد و سلام کرد. مردی با موهای سفید و صورت اصلاح شده روبه رویمان ایستاده بود. غزاله خجالت زده گفت:
ـ معرفی می کنم، دکتر ایمانی، رییس بیمارستان.
زیر چشمی به دکتر نگاه کردم و اندیشیدم او الان چه تصوراتی در مورد من دارد. غزاله با دست به من اشاره کرد و گفت؛
ـ آقای دکتر راد.
و با تردید اضافه کرد:
– بابا گفتن خدمت شما برسیم برای…
و سکوت کرد. دکتر ایمانی دست مرا فشرد و گفت:
ـ بله با هم صحبت کردیم، از آشناییتون خوشوقتم.
– منم همین طور.
تعارف کرد بنشینم و خودش روبه رویمان نشست. غزاله سر به زیر داشت. لبخند تلخی گوشه لبم نشست. دکتر ایمانی گفت:
– من آماده ام.
نگاهش کردم. غزاله که انگار منتظر این جمله بود گفت:
ـ بابا گفتن خدمت برسیم برای آقای دکتر. گفتن شما موافقت کردین دکتر اینجا بمونه.
سری تکان داد. از حالت صورتش نمی شد حدس زد در سرش چه می گذرد. غزاله با تردید ادامه داد:
ـ آقای دکتر که معرف حضور هستن؟
ـ بابا یه چیزایی بهم گفت.
بعد رو به من کرد و ادامه داد:
ـ اما خوشحال می شم شما خودتون بیشتر واسه ام توضیح بدین.
کمی خودم را روی مبل بالا کشیدم و صاف نشستم. غزاله نگران بود. صورتش را هاله ای از اضطراب در خود مچاله کرده بود. لبخندی اطمینان بخش زدم و گفتم:
ـ البته کسری راد هستم، روانشناس، در دانشگاه سوربن درس خوندم.
مکث کوتاهی کردم و با لبخندی دوباره ادامه دادم:
ـ خوبیش به اینه که با مریض می تونم به زبون فرانسه هم صحبت کنم.
اما حالت عبوس دکتر ایمانی باعث شد به سرعت جدی بشوم و ادامه بدهم:
ـ یه پروژه تحقیقی دارم و فضای اینجا بهتر تو تحقیقاتم کمک می کنه. آقای پرویزی شما رو بهم معرفی کردن و این بیمارستان رو.
به غزاله نگاه کردم صورتش هنوز نگران بود. لبخند غمگینی به من زد. ادامه دادم:
ـ الان هم در خدمتم.
ـ آقای پرویزی طور دیگه ای مطرح کرده بودن.
نگاهم کرد. ساکت ماندم و او که سکوتم را دید. ادامه داد:
ـ فکر می کردم قراره همکار بشیم.
ـ اگر شما تمایل داشته باشین.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان معمای عشق :

رمان معمای عشق از طریق انتشارات شقایق و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی نسرین سیفی :

نسرین سیفی، متولد یکم مهر ماه سال 1358، نویسنده‌‌ی با سابقه‌ی ایرانی می‌باشد. ایشان تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد، در رشته‌ی ادبیات فارسی به اتمام رسانده‌اند. نسرین سیفی از سال 1381 شروع به کار کرده و بالغ بر 13 عنوان چاپی در زمینه‌ی رمان در رزومه‌ی خود گنجانده است. این نویسنده، بیشتر در ژانر عاشقانه، اجتماعی و خانوادگی قلم می‌زند.

 

آثار نسرین سیفی :

رمان شب تقدیر – انتشارات شقایق
رمان کوچه های خاطره ـ انتشارات شقایق
رمان جنون عشق – انتشارات شقایق
رمان حادثه یک نگاه – انتشارات شقایق
رمان مسافر مهتاب ـ انتشارات شقایق
رمان آغاز دوست داشتن ـ انتشارات شقایق
رمان نغمه ـ انتشارات شقایق
رمان معمای عشق ـ انتشارات شقایق
رمان غزل عاشقی – انتشارات شقایق
رمان آخرین ستاره شب – انتشارات شقایق
رمان رویای آبی – انتشارات شقایق
رمان به خاطر نیاز – انتشارات شقایق
رمان آسو – انتشارات شقایق
رمان بیراهه ای در آفتاب ـ انتشارات ققنوس
کتاب قلعه دختر ـ انتشارات اساطیر پارسی
کتاب الگوهای مدیریت دانش ـ سازمان چاپ و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی
کتاب صحیفه مرگ ـ انتشارات اختر
کتاب حکایاتی از بسم‌الله الرحمن الرحیم ـ انتشارات ایرانشناسی

نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romanclub.ir/?p=3796
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان کلوب " میباشد.