نحوه دانلود رمان آبرویم را پس بده
نحوه دانلود رمان آبرویم را پس بده معرفی رمان آبرویم را پس بده : رمان آبرویم را پس بده روایت دختری‌ست که به اشتباه با مردی ازدواج می‌کند که او را برای ثروتش می‌خواهد. او پس از چند سال پشیمان شده و برای توبه حاضر می‌شود. ماجرا به این‌جا ختم نشده و چالش و سختی‌ها تازه شروع می‌شود. رمان روایت‌های خواندنی‌ای داشته ...

نحوه دانلود رمان آبرویم را پس بده

معرفی رمان آبرویم را پس بده :

رمان آبرویم را پس بده روایت دختری‌ست که به اشتباه با مردی ازدواج می‌کند که او را برای ثروتش می‌خواهد. او پس از چند سال پشیمان شده و برای توبه حاضر می‌شود. ماجرا به این‌جا ختم نشده و چالش و سختی‌ها تازه شروع می‌شود. رمان روایت‌های خواندنی‌ای داشته و تعلیق بالایی دارد. نگارش نویسنده، شیوا و روان می‌باشد و ایشان توانسته به خوبی از پس شخصیت پردازی‌ بربیاید. رمان در ژانر عاشقانه، اجتماعی و خانوادگی‌ نگارش شده است. این رمان با 640 صفحه، در سال 1400 از نشر شقایق منتشر شده است.

 

مقدمه رمان آبرویم را پس بده :

گفتم
هنوز هم؟
شاید که آب
رفته به جوی آید
خندید یعنی
گیریم که آب رفته به جوی آید
با آبروی رفته چه باید کرد؟

 

خلاصه رمان آبرویم را پس بده :

دختر آزادی بودم که به خاطر یه اشتباه، اعتماد خونواده‌ام رو از دست دادم و طرد شدم.
مجبور شدم با مردی که فقط منو به خاطر پولم می‌خواست ازدواج کنم.
سال‌ها زیر دست این مرد عذاب کشیدم و تاوان تموم خطاهام رو دادم.
حالا بعد از سه سال توبه کردم. از خدا خواستم اشتباهاتم رو ببخشه تا دوباره زندگیم رو از نو شروع کنم.
اما با لکه ننگی که رو دامنم مونده چه کنم و هیچ وقت پاک نمیشه چیکار کنم ؟
با تهمت های جدیدی که به خاطر گذشته‌ام بهم نسبت میدن و آبروم رو بارها به ناحق می‌برن چه کنم؟
تهمت زدن آسونه اما… این آبروی رفته رو از کی پس بگیرم؟

 

مقداری از متن رمان آبرویم را پس بده :

“شاخه ی تکیده، گل ارکیده”
ـ کفش و جوراباتو در بیار.
قطره های اشکم از هم سبقت گرفتند و از این همه خفت فغانم بلند شد.
“خدایا به کدام جرم بازجویی می شوم؟!”
ـ گفتم… کفش و جوراباتو در بیار.
با اشک هایی که مقابل نگاهم را گرفته بودند، به آرامی کفش هایم را در آوردم.
کفش های ساده و قدیمی ام که حتی گوشه هایش زخمی بود! کفش هایم را کندم اما دستم سمت جوراب های مشکی ام نرفت نمی خواستم، نمی توانستم!
ـ بالا گفتم جورابات.
نمی خواستم! “خدایا می بینی؟ نمی خواهم. ولی بنده ات…. همین بنده ی مغرورت… زور می گوید!” به کندی دستم را سمت جوراب هایم بردم و قطره ای اشک درست کنار پایم روی موزاییک افتاد. ناگهان در باز شد:
ـ این جا چه خبره؟!
به قدری خفت کشیده بودم که با همان کمر خم شده، از درد تا شدم و صدای هق هقم اتاق را پر کرد. دستانم را روی صورتم گذاشتم و به بخت شومم زار زدم صدای امیر حافظ را درست نمی شنیدم، ولی معلوم بود که از دیدن پدرش، آن هم در این ساعت از روز تعجب کرده:
ـ سلام حاج بابا. چه بی خبر اومدید!
ـ علیک سلام. این جا چه خبره؟
صدای طعنه آمیز امیر حافظ به اعصاب نا آرامم چنگ زد:
ـ خانم دزدی کرده، دارم مچشو می گیرم.
نفس حاج رسولی به قدری سنگین شد که حتی من هم میان هق هق هایم صدایش را شنیدم:
ـ لا اله الا الله! مگه تو خدایی که داری آبروی کسی رو می بری؟
ـ حاجی این بار مطمئنم کار خودشه.
صدای نیمه بلند حاج رسولی مرا هم ترساند. چه برسد به امیر حافظ!
ـ می شنوی چی می گم امیر حافظ؟ دارم می گم مگه خدایی که همه چی رو بدونی؟
ـ ولی حاجی…
ـ برو بیرون. برو بیرون تا بیشتر از این گند بالا نیاوردی.
هنوز هم اشک هایم بی محابا می ریخت. به من لقب پرطمطراق «دزد» را داده و تهمت دست کجی زده بود. به من… به منی که برای یک لقمه نان حلال حاضر بودم هر کار شرافتمندانه ای انجام دهم (حتی تی کشیدن کارخانه)، بهتان زده بود!
در که بسته شد صدای گریه ام هم اوج گرفت. آن قدر تحقیر شده بودم که میان همان زارزار گریه ام نالیدم:
ـ می بینی حاج رسولی؟ می بینی پسرت با من چی کار کرده؟
صدای نادم حاج رسولی هم نتوانست دلم را آرام کند:
ـ شرمنده م دخترم. فکر نمی کردم همچین کاری کنه.
با دست هایی مشت شده جوشیدم:
ـ شرمندگی شما چی رو عوض می کنه حاج آقا؟
سر به زیر با دست اشاره ای به کفش هایم کرد:
ـ بپوش دخترم… بپوش.
به حدی دلم پر بود که بی توجه به تمام محبتها و پدرانه هایش، طعنه زدم:
ـ اگه دخترتون بودم، اون وقت پسرتون بهم تهمت ناروا نمی زد و منو این جا گیر نمی نداخت که نکته به ریال از کارخونه تون کش برم. منو دست خانم شریفی نمی سپرد تا لباسامو بگرده و…

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان آبرویم را پس بده :

رمان آبرویم را پس بده از طریق انتشارات شقایق و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی مریم ثروت :

مریم ثروت معروف به moon shine نودهشتیا، ۳۶ ساله ساکن تهران می‌باشد. در سال ۱۳۸۹ اولین کتابش «دنیا پس از دنیا» با موضوع ای عامه پسند با بازخوردهای خوبی از طرف مخاطب مواجه شد و بعد از آن با کتابهای «ثمره انتظار» و «قتل سپندیار» کاملاً برای مخاطب شناخته شد. بیشتر کتاب های خانوم ثروت به معضلات اجتماعی و مشکلات زنان می پردازد. کتاب های «به نجابت مهتاب» و «آبرویم را پس بده» با هدف فرهنگ سازی و هشدار به نوجوان نوشته شده و برای نسل جدید پیشنهاد می‌شود. از جمله کتاب های متفاوت خانم ثروت می‌شود به «گاد فادر» با مبحث قاچاق انسان، «چادرت را می بویم» با مبحث تفاوت نگرش ها و کتاب «غرب، وحشی آرام» با قلمی متفاوت اشاره کرد.

 

آثار مریم ثروت :

رمان نیلوفری در مرداب (مشترک با بهناز توکلی) – انتشارات صدای معاصر
رمان غزلواره های دلم – انتشارات شقایق
رمان آبرویم را پس بده – انتشارات شقایق
رمان نظربازان ـ انتشارات صدای معاصر
رمان سوخته دامانم – در دست چاپ
رمان دنیا پس از دنیا – فایل رایگان و مجازی
رمان ثمره انتظار – فایل رایگان و مجازی
رمان رج زدن های زندگی – فایل رایگان و مجازی
رمان مانی ماه – فایل رایگان و مجازی
رمان به نجابت مهتاب – فایل رایگان و مجازی
رمان گاد فادر – فایل رایگان و مجازی
رمان قتل سپندیار – فایل رایگان و مجازی
رمان پیله ات را بگشا – فایل رایگان و مجازی
رمان غرب … وحشی آرام – فایل رایگان و مجازی
رمان چادرت را می بویم – فایل رایگان و مجازی
رمان داغدیدگان – فایل رایگان و مجازی
رمان خطاهایم پاسوز من شده اند – فایل رایگان و مجازی

نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romanclub.ir/?p=2865
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان کلوب " میباشد.