دانلود رمان خواب و بیدار از مریم پیروند
دانلود رمان خواب و بیدار از مریم پیروند موضوع اصلی رمان خواب و بیدار : تفاوت طبقاتی بین دو قشر و عشق دختر و پسری رو نشون می‌ده که بخاطر موقعیت خانواده‌هاشون مشکلات زیادی براشون ایجاد می‌شه…   مقداری از متن رمان خواب و بیدار : اشک و بغض امونم نداد تا جمله‌م رو کامل کنم، سریع اشکام رو پاک کردم تا زانیار نبینه، اما ...

دانلود رمان خواب و بیدار از مریم پیروند

موضوع اصلی رمان خواب و بیدار :

تفاوت طبقاتی بین دو قشر و عشق دختر و پسری رو نشون می‌ده که بخاطر موقعیت خانواده‌هاشون مشکلات زیادی براشون ایجاد می‌شه…

 

مقداری از متن رمان خواب و بیدار :

اشک و بغض امونم نداد تا جمله‌م رو کامل کنم، سریع اشکام رو پاک کردم تا زانیار نبینه، اما مگه میشد ریزششون رو متوقف کنم ، اینا از سوختن قلبم میان … از خردشدن غرورم نشات میگیرن … از شکستنم…
– گفتی از جنس زنا متنفری .. اونم یه زن بود مثل من ، اما بوسیدت … بوسیدت‌.
زمان برد تا به سمتم بپیچه … تکیه‌شو به در زد و مستقیم نگاهم کرد … به صورتش زل زدم … مردِ مغرورم شکنجه بسه … بسه بی‌مروّت … بسه!
من شکست نمی‌خورم … من تورو به هیچ رقیبی نمیدم که بخاطر پیروزیش به من دهن‌کجی کنه.
لبهاش تکون خوردن و سنگین و تلخ گفت :
– پاشو از اینجا برو دیگه هم نیا.
– نیام که عشقبازیتو با دیگرون خراب نکنم ؟
– آره دقیقاً منظورم همینه … نیا که من بتونم به زندگیم برسم ، بتونم به خودم یه فرصت بدم تا کسیُ …
– واسه ازدواج پیدا کنی !!
“پوزخند زهرداری زدم و ادامه دادم:”
– خوبه، لااقل کسی باشه که مثل من بهت زخم نزنه، به دوستاش نگه تو راننده شخصیشی یا جلوی مسخره کردن بقیه سکوت کنه و نتونه بگه تو عشقشی یا…
– برعکس گفتی که، اتفاقاً کسیه که قراره عروسک بعدیم باشه تا بخاطر پول خودشو باباشو سرکیسه کنم … دیدی که ، از شکل و شمایلشم پیداست که چقدر پولدار و آنتیک پانتیکه … جون میده واسه هاپولی کردن.
هر دو با گلایه با هم حرف میزدیم…
با گلایه‌ای از نیش و تجدید خاطراتِ تلخمون…
اما هر دو بخوبی هم‌و می‌شناختیم که الان با گفتن هر کدوم از این حرفا چه جوری بغض چنگال تیزشو توی گلومون فشرده.
سرمو تکون دادم… نفس عمیق کشیدم و گفتم :
– اومدم باهات حرف بزنیم.
– چند بار حرف بزنیم هان ؟ مگه قبلا بهت نگفتم طرف منو خونه‌م نیای ؟
– تو اصلاً به من مجال حرف زدن نمیدی ،بذار لااقل واسه یه بارم که شده درست حرف بزنیم.
– مجال بدم که اینبار جنازه‌ی مامانمو رو دستم بندازین ؟
– زانیار چرا انقدر مقابلم جبهه میگیری‌، من همون آذینِ قبلم همونی که با خودتو خاطراتت بزرگ…
دستش رو مقابلم بالا گرفت‌ و با اخم چشم بست و تند و تیز گفت :
– هیس، هیس، من هر چی که مربوط به تو و گذشته‌هامه ریختم دور چند وجبم خاک هم ریختم روشون، اونارو زیرورو نکن، من فقط تورو به یه چشم می‌بینم، دخترِ قاتل بابامی و همینطور قاتل احساسِ خودم که کاری کردی تا یادم بره منم یه مَردم، احساس دارم، نیاز دارم به یه همدم از جنس مخالف تا بتونم کنارش به آرامش برسم، نیاز دارم از جوونیم لذت ببرم، با یه جنسِ ظریف حرف بزنم تا آروم بشم، بتونه تسکینم بده، آرامشم باشه، نیاز دارم، اما بخاطر تو همه رو سرکوب کردم، بخاطر جنس ناتوی تو هزار بار شکستم اما پیش هم‌جنست غرورمو له نکردم، هر بار کسی طرفم میومد می‌گفتم اینم همونه فقط ظاهرش فرق میکنه، جنسش خودِ ناکسشه که قلبی که براش می‌تپیدو لگدمال کرد.

 

 

مطالب مرتبط:

دانلود رمان حس اشتباه از مریم پیروند

دانلود رمان معجون 1 از مریم پیروند

دانلود رمان شروع دیوانگی از مریم پیروند

دانلود رمان آن شب از مریم پیروند

دانلود رمان اسارت بی پایان از مریم پیروند

دانلود رمان قلب سوخته از مریم پیروند

دانلود رمان راه سبز از مریم پیروند

دانلود رمان یاس از مریم پیروند

دانلود رمان در از مریم پیروند

دانلود رمان زوال از مریم پیروند

دانلود رمان سیاه نمایی از مریم پیروند

دانلود رمان عشوه گر 1 از مریم پیروند

دانلود رمان عشوه گر 2 از مریم پیروند

دانلود رمان ژالین از مریم پیروند

نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romanclub.ir/?p=2736
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان کلوب " میباشد.