رمان بگو زمستان نیاید
رمان بگو زمستان نیاید از مهسا رمضانی یک رمان در ژانرهای رمان آسیب اجتماعی|رمان اجتماعی|رمان رئال|رمان سیاسی|رمان عاشقانه می باشد که سال 1402 در اپلیکیشن رمان کلوب منتشر شده است. مقداری از متن رمان: صدای کسی که آمده بود داخل، ترس را گره زد به حلقم. – اینجا تا چشم کار می‌کنه دریاست و ماهی‌هاش. کسی به دادت نمی‌رسه خانم‌کوچولو! لحظه‌ای ساکت ماندم و ...

رمان بگو زمستان نیاید از مهسا رمضانی یک رمان در ژانرهای رمان آسیب اجتماعی|رمان اجتماعی|رمان رئال|رمان سیاسی|رمان عاشقانه می باشد که سال 1402 در اپلیکیشن رمان کلوب منتشر شده است.

مقداری از متن رمان:

صدای کسی که آمده بود داخل، ترس را گره زد به حلقم.
– اینجا تا چشم کار می‌کنه دریاست و ماهی‌هاش. کسی به دادت نمی‌رسه خانم‌کوچولو!
لحظه‌ای ساکت ماندم و این بار بغض‌کرده گفتم:
– شما کی هستین؟
صدا با خشونت گفت:
– مأمور عذاب اون داداش بی‌غیرتت، فرشید صولت!
نمی‌فهمیدم، حرفش را نمی‌فهمیدم. با اینکه فرشید از نظرم گناه بزرگی کرده بود؛ اما درک اینکه چرا پای من به میان کشیده شده است، برایم سخت بود. نمی‌دانستم با که طرفم. سؤالی که در ذهنم بالا و پایین می‌پرید، زمزمه کردم.
– یعنی چی؟!
فکر می‌کردم صدایم را نشنود؛ اما او که در مدت سکوت و هضم کردن حرف‌هایش توسط من، جلو آمده بود، در فاصله‌ی نزدیکی از صورتم، زمزمه کرد:
– بعداً همه‌چیزو می‌فهمی!
نزدیک شدنش باعث شد «هین» بلندی بکشم و عقب بروم؛ اما او دو بازویم را گرفت و نگذاشت بیش از این تکان بخورم.
– زمانی که تشت از بوم بیفته، همه می‌فهمن! علی‌الحساب یادت باشه که تو داری تاوان فرشیدو پس می‌دی و ناموس‌دزدیش!

رمان بگو زمستان نیاید از مهسا رمضانی در اپلیکیشن رمان کلوب منتشر شده است و برای دانلود رمان باید اپلیکیشن رمان کلوب را از طریق لینک زیر نصب فرمایید

رمان بگو زمستان نیاید

نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
https://romanclub.ir/?p=1882
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان کلوب " میباشد.